ضربه ای از طرف دوست پسرم

سلام من میخوام راجب ضربه ای که از دوست پسرم خوردم از اون نامرد بنویسم من توسط دوستم با اون آشنا شدم چون اولین بارم بود که با یه پسر میحرفیدم فکر میکردم که اونم منو دوست داره ولی اینطور نبود یه شب وقتی داشتم تو اتاق باهاش می حرفیدم مامان و بابام فهمیدن که با اون میحرفم .گوشیمو ازم گرفتن اون موقع من فقط 17 سالم بود و3 ماه بود که با هاش میحرفیدم اون توسط دوستم بهم پیغام داد که میخواد منو ببینه فردای اون روز از مدرسه جیم شدم و رفتم تا ببینمش وقتی دیدمش اولین پیشنهادی که بهم داد این بود که باهاش رابطه ی جنسی داشته باشم وقتی اینو شنیدم خیلی ترسیدم و دویدم تا دستش بهم نرسه ولی اون دنبالم اومد وقتی از پشت منو گرفت بهم گفت که میخواهد فقط به هم برسیم و من گریه کردم و گفتم که میترسم او دو تا سیگار بهم داد و گفت که ارومم میکنه وقتی که رفتم خونه مامانم بابام فهمیده بودن که مدرسه نرفتم واسه همین با کلی دعوا منو بردن دکتر ن حزم این موضوع برام خیلی سخت بود ومن همون شب از اون سیگارها استفاده کردم نگو اونا سیگار نیستن بلکه هشیش هستن این شده مندت کردم و موتاد شدم اونم میدونست که دیگه کار از کار گذشته واسه همین منو میخواست که به رابطه ی جنسی بایه مرد پول دار وادار بکنه تا از طریق من پول بدست بیاره و به من میگفت که فقطبا این کار به من هشیش میده من از ترسم خود کشی کردم رگم و زدم با این کار پدر و مادرم فهمیدن که من موتاد شدم مامانم گریه میکرد و بابامم پیشم بود برعکس چیزی که فکر میکردم اتفاق افتاد اونا بهم گفتن که ازم پشتیبانی میکنن پدرم بهم گفتن که مثل کوه پشتم من به کمک پدرومادرم ترک کردم و حالا 2 ساله که پاکم و حالا واقعا درک میکنم که اونا فقط صلاح زندگی منو میخوان بیشتر از هرکسی دوستشون دارم .و بهشون افتخار میکنم که پدرمادر من هستن.
س.م