مقدمه/در جامعه ما التهاب جنسى رو به تزاید است و به دلیل نا كارآمدى سیستم فعلى ازدواج، هرچه مى گذرد، ازدواج سختتر مى شود. از طرفى نیز توصیه به حفظ و نگهدارى خود از خلاف هاى جنسى تقریبا كارایى ندارد؛ چون وقتى اسباب تحریك جنسى، همانند: فیلمهاى مستهجن و سایتهاى غیر اخلاقى اینترنت به راحتى قابل دسترسى است، و فیلم هاى تلویزیون نیز از نظر جنسى محرّك مى باشد و از دیدن دختران با پوشش نامناسب و محرّك در خیابان ها و محیط هاى مختلف دانشگاهى، تفریحى و . گریزى نیست، و برقرارى رابطه دختر و پسر نیز از طرقى همانند چت ممكن است، از اكثر افراد نمى توان انتظار داشت كه مانند حضرت یوسف باشند و چشم و دامن آلوده نكنند و علاوه بر گناهان چشمى به روابط نامشروع و یا همجنس گرایى و یا حد اقل استمناء گرفتار نشوند. طبیعى است كه در چنین شرایطى توصیه به انجام ازدواج موقت به عنوان یك راهكار موقت و یا اورژانسى مطرح گردد. در ادامه مقدار و نحوه توصیه به ازدواج موقت به عنوان نسخه تسكینى در شرایط كنونى براى اقشار مختلف جامعه مورد بررسى قرار مى گیرد.
ازدواج موقت بر اساس افراد و شرایط
تمام افرادى كه در خطر انحرافات هستند، در موقعیت و شرایط یكسان نمى باشند تا پیامد ازدواج موقت در آنها یكسان باشد؛ پس لازم است شرایط و پیامدها در مورد هركدام به طور جداگانه مورد بررسى قرار گیرد. قبل از ورود به اقسام افراد و شرایط آنان، باید به این نكته توجه شود كه توصیه ازدواج موقت ااماً به معنى اعلام عمومى و علنى آن نیست؛ چون در بعض موارد امكان ایجاد پیامدهاى سوء وجود دارد. به همین علت توصیه به آن در چنین مواردى باید با مشاوره هاى خصوصى صورت پذیرد.
۱. دختران نوجوان و جوان
در مورد دختران، نكات زیر قابل توجه است:
الف. به فتواى بیشتر فقها اجازه پدر در ازدواج آنان شرط است؛ حتى بعضى از فقها براى دختر داراى سابقه ارتباط نامشروع نیز اجازه پدر را شرط مى دانند؛ به همین دلیل توصیه به ازدواج موقت دختران باید در حیطه اجازه پدر صورت گیرد.
ب. با تجویز ازدواج موقت و علنى شدن انجام آن نسبت به دختران، خطر عدم امكان ازدواج دائم آنان وجود دارد؛ چون در فرهنگ كنونى دختر صیغه شده، دست خورده به حساب مى آید.
ج. در شرایط عدم امكان ازدواج دائم، وقتى روابط دوستانه بین دختران و پسران به وجود آید، در صورتى كه رابطه با ازدواج موقت حلال نشود، خطر از بین رفتن تدریجى حیا وعفت و ایجاد هرزگى وجود دارد.
د. در صورت انجام ازدواج موقت و منجر نشدن به ازدواج دائم، خطر به وجود آمدن عشق ناكام یك طرفه در دختران و در نتیجه ناراحتى شدید آنها وجود دارد.
ه. در دختران نوجوان داراى روابط نامشروع، توصیه به ازدواج دائم، به دلیل زود دانستن آن توسط خانواده ها ممكن نیست.
از مجموع نكات بالا نتیجه گرفته مى شود كه هم توصیه و هم عدم آن در دختران داراى خطراتى است كه باید حتى الامكان از آن پرهیز نمود.
برخى از انواع دختران نوجوان و جوان با توجه به شرایط و حالات متفاوت آنان از قرار زیر است كه براى هر گروه باید چاره مناسب اندیشید.
الف. در معرض خطر
برخى از دختران، هرچند رابطه اى با پسران ندارند اما در معرض خطر هستند؛ در این مورد، اوّلاً لازم است با اطلاع رسانى به خود و خانواده آنان از گرفتار شدن در دوستی هاى بى سرانجام پیشگیرى شود و به آنها توصیه شود كه حتى الامكان خود را از اسباب تحریك جنسى و عاطفى دور كنند و ثانیاً باید ازدواج به عنوان پیشگیرى كننده از گرفتارى دل آنان به علایق نادرست و ایجاد دوستی هاى بى سرانجام، توصیه گردد.
ب. داراى رابطه دوستى با پسران
در مورد پیامدهاى سوء این روابط، لازم است از راه رسانه هاى عمومى و در محیط هاى خاص اطلاع رسانى صورت گیرد و دختران داراى روابط معمولى با پسران به قطع رابطه و نیز ازدواج - به عنوان پیشگیرى كننده از عشق بى سرانجام - توصیه شوند. همچنین، آن تعداد كه داراى روابط عاطفى و عاشقانه هستند، به افراد و مراكز مشاوره دهنده راهنمایى شوند تا به آنچه صلاحشان است از قطع رابطه گرفته تا ازدواج رهنمون گردند؛ اما توصیه به ازدواج موقت - هرچند با اجازه خانواده - خطرناك است؛ چون در صورت منجر نشدن به ازدواج دائم، خطر ایجاد عشق یك طرفه وعدم امكان ازدواج دختر وجود دارد.
ج. داراى رابطه نامشروع با جنس مخالف
در مورد این دسته در صورت عدم امكان ازدواج دائم، مى توان ازدواج موقت را به عنوان حلال كننده رابطه حرام مطرح كرد. البته به صورت شرعى - یعنى با اجازه پدر دختر[۱] و یا عمل به فتواى كسى كه اجازه را در این صورت لازم نمى داند - زیرا اگر روابط نامشروع ایجاد نشده بود، شاید مى شد به واسطه مشاوره، آنها را از انحرافات دور نمود؛ ولى حال كه دچار انحراف شده اند، در صورت عدم امكان ازدواج دائم، باید به ازدواج موقت اقدام كنند؛ چون آنها به هرحال این رابطه را خواهند داشت؛ پس چه بهتر كه ارتباط آنان شرعى باشد. علاوه بر اینكه فرد داراى رابطه نامشروع خود را ناپاك مى داند و دلیلى بر اصلاح نفس خویش نمى بیند؛ از این رو، امكان اقدام او به گناهان دیگر وجود دارد و ممكن است قسمتى از جامعه را نیز آلوده كند.
البته توصیه به ازدواج موقت در این صورت نباید علنى باشد؛ بلكه در مشاوره و به صورت خصوصى پیشنهاد شود؛ چون امكان الگو بردارى غلط كسانى كه در این مرحله نیستند، وجود دارد.
د. داراى آمیزش جنسى با جنس موافق
در باره این دسته، نخست باید علت این رابطه ریشه یابى و نسبت به رفع آن اقدام شود. و در درجه اوّل ازدواج دائم به دلیل داشتن جنبه عاطفى قوى به همراه بعد جنسى مى تواند به حل مشكل كمك كند.
اما ازدواج موقت به دلیل بعد صرفا جنسى معلوم نیست توفیق چندانى در این زمینه داشته باشد، مگر اینكه با بعد عاطفى همراه شود. البته در این مورد خاص ممكن است كارایى ازدواج موقت بهتر از دائم باشد؛ چون ممكن است دخترى كه در این وضعیت قرار دارد، ازدواج موقت را به دلیل زمان دار بودن ترجیح دهد كه اگر نخواست، ادامه ندهد.
۲. پسران نوجوان و جوان با خانم هاى مجرد
نكات قابل توجه در مورد پسران:
الف. با انجام ازدواج موقت، خطر لطمه به ازدواج دائم به خاطر احساس بى نیازى از آن وجود دارد.
ب. عدم انجام ازدواج موقت با خانم هاى مجرد به بدبینى پسران و دختران نسبت به ازدواج دائم منجر مى شود؛ چون در این صورت پسران به هدف لذت جنسى هر دم با دخترى رابطه دوستانه برقرار مىكنند، كه این كار دو اثر دارد:
اوّل اینكه: آنها بعد از ارتباط با دختران فراوان به ازدواج دائم بدبین خواهند شد؛ چون تصور مى كنند هیچ دختر سالمى براى ازدواج وجود ندارد.
دوم آنكه: دختران نیز از ازدواج زده مى شوند؛ چون تصور مى كنند تمام پسران آنها را تنها به دیده آلت جنسى مى نگرند. منشأ این تصور نیز نگاه جنسى پسرانى است كه با آنها ارتباط برقرار كرده اند.
ج. ازدواج موقت و رابطه حلال پسران با خانم هاى مجرد مى تواند آنها را از رفتن به سوى دختران براى رابطه حرام باز دارد و از این جهت مانع بدبینى دختران و پسران نسبت به همدیگر و در نتیجه زدگى آنها از ازدواج دائم شود.
د. در مورد پسران نوجوان بر خلاف جوانان، راهكار ازدواج دائم به جاى موقت قابل پیشنهاد نیست؛ چون خانواده ها ازدواج دائم را براى پسران نوجوان زود مى دانند.
انواع پسران جوان و نوجوان
بعضى از انواع پسران جوان و نوجوان به شرح زیر مى باشند.
الف. بدون رابطه و داراى انحراف
برخى از پسران رابطه اى با جنس مخالف نداشته ولى داراى انحراف اخلاقى مثل استمناء و تماشاى فیلم هاى مستهجن هستند. در مورد این دسته یك نظر آن است كه ازدواج موقت به صلاح نیست؛ چون هدف پسر از ازدواج جنبه جنسى آن است. حالا اگر قرار باشد در این سن به متعه اقدام كند، دیگر انگیزه چندانى براى ازدواج دائم برایش باقى نمى ماند و ممكن است ازدواجش به تأخیر بیفتد و یا هرگز صورت نگیرد. همچنین اگر بعد از تمام شدن زمان ازدواج اوّل، براى مدتى نتواند ازدواج موقت كند، احتمال كشیده شدن به روابط نامشروع وجود خواهد داشت. نظر دیگر اینكه: خطر عدم ازدواج موقت نیز كمتر نیست؛ چون ممكن است انحرافات وى را به روابط نامشروع بكشاند كه حتى بعد از ازدواج نیز ادامه یابد و یا به مرز هرزگى برسد و یا غوطه ور شدن در انحرافات اخلاقى به ازدواج آینده وى لطمه بزند، به این صورت كه به دلیل خود یى زیاد بعد از ازدواج در روابط شویى خویش به انزال سریع دچار گردد و در نتیجه زندگى او متزل شود.
ب. داراى رابطه گفتارى و دوستى با جنس مخالف
ج. داراى آمیزش جنسى یا رابطه بدنى با جنس مخالف
در مورد این دو دسته راهكار ازدواج موقت با غیر دختران در صورت عدم امكان ازدواج دائم پیشنهاد مىگردد تا هم خود آنها و هم دختران از روابط نادرست مصون بمانند؛ چون معمولا پسران شروع كننده رابطه هستند و اگر آنها به سمت دیگرى سوق داده شوند، بسیارى از دختران نیز از رابطه غلط مصون خواهند بود.
د. داراى آمیزش جنسى یا رابطه بدنى با جنس موافق
در مورد این گروه مشكل وجود دارد؛ زیرا آنها كشش چندانى نسبت به جنس مخالف ندارند و این مسئله باید به صورت موردى علت یابى و نسبت به رفع آن اقدام شود و بعد از آن راهكار ازدواج موقت یا دائم قابل پیشنهاد است.
۳. دختران سن بالا و ن مجرد با پسران (به صورت طولانى مدت)
لازم به ذكر است كه با توجه به تقدم عاطفه بر غریزه جنسى در ن و همچنین با توجه به عاطفى بودن ازدواج دائم و جنسى بودن ازدواج موقت، ن مجرد، ازدواج دائم خصوصاً تك همسرى را بر موقت ترجیح مى دهند، به عكس آقایان كه معمولاً با ازدواج موقت موافق هستند. بنا بر این، یكى از موانع مهم، سرشت ذاتى دختران سن بالا و ن مجرد است كه انگیزه چندانى براى ازدواج موقت ندارند، مگر اینكه انگیزه هاى دیگرى همانند: نیاز مالى در بین باشد كه در این صورت به ازدواج موقت راضى مى شوند. اما این امر كلیّت ندارد و درباره بسیارى از این خانم ها صادق نیست. بهترین راهكار براى این خانمها ازدواج دائم به صورت تك همسرى و در صورت عدم امكان، به عنوان همسر دوم است؛ زیرا پذیرش ازدواج موقت توسط خانم ها مشكل به نظر مىرسد، مگر اینكه طولانى بودن مدت و یا امید منجر شدن به ازدواج دائم بتواند آنها را راضى كند.
انواع دختران سن بالا و ن مجرد
برخى از انواع دختران سن بالا و ن مجرد عبارتند از:
الف. بدون مشكل عاطفى جنسى
وقتى در مورد دختران و ن، مشكل عاطفى جنسى وجود ندارد، ازدواج آنان باید براى رفع نیاز به تشكیل خانواده مد نظر قرار گیرد و ازدواج موقت طولانى مدت نیز نمى تواند راه خوبى براى رفع این نیاز باشد، مگر اینكه در صورت عدم امكان ازدواج دائم به جاى تجرد تا آخر عمر انجام شود.
ب. داراى مشكل عاطفى جنسى
با توجه به شرایط فعلى كه معمولا براى آنان موقعیت ازدواج دائم پیش نمى آید، بهترین راه باقیمانده ازدواج موقت، خصوصاً به صورت طولانى مدت با مردان مجرد است؛ زیرا باید به نیاز روحى و جسمى آنها پاسخ داده شود؛ چون نى مورد نظر هستند كه یا در معرض تحریك جنسى از طرق مختلف قرار گرفته اند و یا احساس نیاز عاطفى شدید، آنان را به جوابگویى به نداهاى حرام ترغیب مىكند.
اما در مورد اینكه طرف این ازدواج چه كسى باشد، یك نظر آن است كه گرچه بهتر است مردان مجرد با این خانمها ازدواج دائم و یا موقت كنند، اما وقتى واقعیت به دست آمده از آمار مؤیّد آن است كه در قبال این ن، مرد مجرد وجود ندارد؛ پس چاره اى نیست جز اینكه ازدواج با پسران یا مردان متأهل تجویز شود؛ به خاطر اینكه شرایط عادى نیست و نمى توان نسبت به نیازهاى این دسته بى تفاوت بود، مگر اینكه چشم را بر واقعیت احساس نیاز و در معرض خطر بودن آنان ببندیم و با ظلم بر این خانمها، براى آنها نسخه تجرد تا آخر عمر را تجویز كنیم.
نظر دیگر اینكه: نباید ازدواج با غیر مردان مجرد را براى آنان تجویز كرد؛ چون در ازدواج با مردان متأهل، هدف این خانمها تأمین نمى شود به دلیل اینكه آنها مى خواهند با این ازدواج به آرامش برسند؛ در حالى كه مردان متأهل اگر به طور مخفیانه دست به این كار بزنند؛ چون تمام وجودشان در این دوران پر از اضطراب است، نمى توانند آن آرامش مورد نیاز را براى این ن به ارمغان بیاورند. اگر هم علنى بخواهند چنین كارى را انجام دهند، زندگى مشترك آنان دچار مشكل خواهد شد.
اثرات مثبت ازدواج موقت
بعد از بررسى ازدواج موقت نسبت به افراد، آثار مثبت آن به طور كلى مورد بررسى قرار مى گیرد:
۱. كم مشترى شدن بازار فحشا
در مورد از بین بردن بازار فحشا و اینكه با فواحش چه برخوردى باید داشت، سخنان بسیارى گفته شده است؛ اما به این معنى توجه نشده است كه در بازار روسپی گرى اصل نیست؛ چون عرضه كننده متاع تن است و هیچ عرضه كننده اى در هیچ بازار تجارتى تعیین كننده نیست، بلكه عرضه فرع بر تقاضا است؛ یعنى همیشه تقاضا حاكم اصلى بازار است و هم اوست كه علت وجود عرضه است و اگر كسى بخواهد بدون از بین بردن تقاضا عرضه را از بین ببرد، كارى خطا انجام داده است؛ چون در صورت ممنوع كردن عرضه به صورت رسمى، تقاضاى موجود به بازار غیر رسمى و غیر قانونى سرازیر خواهد شد.
در مورد فحشا هم همین طور است و تا وقتى كه مشترى نیازمند به روابط حرام وجود دارد، فواحش هم وجود دارند و روز به روز نیز به خاطر تقاضاى روز افزون به تعدادشان افزوده مى شود. پس براى از بین بردن گرى، كافى است كه راه ى حلال به همان آسانى و ارزانى راه حرام باز و هموار گردد؛ یعنى وضعیت باید طورى شود كه هركس احساس نیاز مى كند، بتواند به راحتى با ازدواج دائم و یا موقت آرامش خود را به دست آورد تا بازار فحشا با كمبود مشترى مواجه گردد و به تدریج به تعطیلى كشیده شود. علاوه بر اینكه در صورت راحتى ازدواج، بسیارى از ن قبل از كشیده شدن به بازار فحشا، جذب زندگى مشترك مى گردند و همچنین بسیارى از فواحش بعد از كم شدن تقاضا و كسادى بازار كار رو به ازدواج خواهند آورد.
پس اگر بخواهیم كه بازار فحشا تعطیل شود، باید ازدواج اعم از موقت و دائم، همانند فحشا و بلكه آسانتر براى همه نیازمندان قابل دسترسى و انجام باشد؛ ولى در شرایط فعلى امكان آسان سازى ازدواج دائم لا اقل در كوتاه مدت بعید به نظر مى رسد؛ در نتیجه، تنها راه باقیمانده ازدواج موقت است كه مى تواند در جلوگیرى از گسترش فحشا نقش بسیار زیادى داشته باشد و اگر نتواند آن را ریشه كن كند، تا حد زیادى مى تواند اسباب كسادى این بازار زشت و كسب شوم را فراهم نماید.
۲. تبدیل بسیارى از ارتباطات نامشروع به مشروع
انسان هرچقدر هم كه از نظر دینى سست باشد، اگر ارتباط مشروع به اندازه نامشروع سهل باشد، دومى را ترجیح نمى دهد؛ چون گرچه در هردو لذت هست، اما در اوّلى احساس گناه با لذت همراه نیست.
۳. جلو گیرى از دچار شدن به سستى در انجام وظایف دینى و سهولت ارتكاب گناه
وقتى كه ارتباط حلال است، فرد احساس گناه نمى كند و خود را در مقام طغیان به درگاه الهى نمى بیند؛ اما كسى كه به ارتباطات نامشروع دچار است، ممكن است به راحتى عبادات را ترك كند و یا دست به گناهان دیگر هم بزند؛ یعنى به خود بگوید: من كه غرق گناه شدهام، دیگر كم و زیادش چه فرقى مى كند؟ عبادت كردن من با این وضع چه فایدهاى دارد؟!
در نتیجه، با تداوم ارتباطات نامشروع او در خطر ولنگارى قرار مى گیرد. با ازدواج موقت، از چنین خطرى جلوگیرى مى گردد.
۴. جلوگیرى از دین گریزى جوانان و بدبینى آنان به نظام
عدم ى غرایز و مقصر دیدن دین و حكومت در این امر، باعث گریز از دین و بدبینى به نظام مىگردد و ازدواج موقت جلوى این دو آسیب را مى گیرد.
۵. بیشتر شدن اقبال جوانان به دین
زمانى كه به مهمترین نیاز جوانان پاسخ مثبت داده شود، اقبال آنان به دین نیز بیشتر خواهد شد.
پی نوشت:
[۱]. برخى از مراجع حتى در صورتى كه بكارت با غیر ازدواج زایل شده باشد نیز اجازه پدر را شرط مىدانند.
پیمان شکنی شویی یکی از واقعیتهای تلخ هر زمان و به خصوص دوران معاصر و متأسفانه یک پدیده کم و بیش رایج است. بسیاری از مردم نتیجه ی پیمان شکنیِ همسر را بدتر از مرگ وی می دانند چرا وقتی که یکی از زوجین می میرد، دیگری علیرغم احساس ناراحتی و تنهایی با اشتیاق خاطراتِ با او بودن را مرور می کند و از این طریق به عشق خود ادامه می دهد، به عبارت دیگر روابط بعد از مرگ همسر همچنان باقی می مانند، ولی بعد از پیمان شکنی همیشه این طور نیست و در اغلب موارد، اولین راهِ حلی که بعد از آگاهی از خیانت همسر به ذهن زوج آسیب دیده خطور می کند، طلاق است.
در اینجا این سۆال مطرح می شود که آیا پیمان شکنی به واقع مرگ ارتباط زوجین است؟ آیا خیانت، یک بیماری لاعلاج است که چاره ای به جز طلاق ندارد؟ آیا پیمان شکنی درمان هم دارد؟
در پاسخ به این پرسشها باید گفت، درست است که پیمان شکنی، نقض یک طرفه ی تعهدات متقابل شویی است که برخی آسیبهای روانی را هم برای زوج موردِ خیانت واقع شده به همراه می آورد، اما این مطلب به آن معنا نیست که پیمان شکنی، پایان قطعی یک زندگی مشترک است. نگاهی بر دستاوردهای روانشناسی بالینی نشان می دهد که امروزه بسیاری از زوج درمانگران معتقدند که تقریباً دو سوم از زوجهایی که به دلیل پیمان شکنی دچار آسیب در ارتباط شده اند، می توانند با طی یک دوره درمان به بهبودی قابل قبولی دست یابند. البته اینکه آیا یک فردی که به اعتماد وی خیانت شده، بتواند بعد از پیمان شکنی همسر خود مجدداً به وی اعتماد کند و به زندگی مشترک با او ادامه دهد به عوامل بسیاری بستگی دارد مانند نظام ارزشهای فردی، توانایی وی در عفو و گذشت، و اینکه آیا فردی که مرتکب پیمان شکنی شده است، واقعاً خواستار جلب اعتماد مجدد همسر خود می باشد یا خیر. در این راستا راهکارهای درمانی مختلفی نیز شناخته شده و به کار گرفته می شوند که از جمله معروفترین آنها، گذشت درمانی و درمان شناختی رفتاری (CBT) می باشد.
از طرف دیگر، زوجی که در گذشته مرتکب خیانت شده و در حال حاضر، تصمیم به تلاش برای از سرگیری یک ارتباط سالم و وفادارانه با همسر خود دارد، بایستی متوجه این مسئله باشد که عمده ترین آسیبی که در این قبیل موارد به همسر وارد می شود، کاهش شدید اعتماد او است. بدیهی است، زمانی که فردی اعتمادش را نسبت به کسی از دست می دهد، جلب مجدد اعتماد وی مشکل نه، بلکه بسیار مشکل می شود اما مسلماً غیر ممکن نمی شود. بنابراین همسرانی که از پیمان شکنی خود پشیمان می شوند می توانند با بهره گیری از راهنمایی متخصصان و استفاده از برخی راهکارها برای بازسازی اعتماد از دست رفته همسرشان نسبت به خود، تلاش نمایند.
بازسازی اعتماد، تنها جلب اعتماد همسر به شیوه ی کلامی و یا رفتاری نیست، بلکه علاوه بر اینها موارد شامل جلب اعتماد عاطفی آنهاست که معمولاً دشوارترین بخش بازسازی اعتماد است
خیانت های شویی سابقه ای به بلندای طول عمر بشر دارد. اینکه تلقی جامعه از خیانت های شویی چیست و چگونه این موضوع تغیر شکل داده است جای بحث و بررسی دارد. برای مثال گاه مشاهده می شود آنچه در گذشته قابل تحمل بود اکنون به یک عامل اصلی برای از بین رفتن یک ازدواج تبدیل شده است. به نظر می رسد آگاهی افراد در زندگی بیشتر شده و دیگر زوجین به حقوق شخصی و فردی خود آگاهی بیشتری یافته و گاه به نظر می رسد که زوجین نسبت به نسلهای پیشین پر توقع تر شده اند و به همین دلیل است که افراد مثل گذشته تحمل هر رفتار یا اتفاقی را ندارند.
طبق گزارشات، بررسی جلسات مشاوره و یادداشتهایی که به دست مشاورین می رسد به نظر می رسد که میزان خیانتهای شویی افزایش چشم گیری یافته است که البته احتمال دارد این برداشتهای ما حتی یک تخمین خوش بینانه باشد زیرا در برخی از موارد، خیانت ها اصلا کشف نمی شود.
معمولا خیانت ها زمانی که در دیگر جنبه های روابط شویی شکست اتفاق می افتد احتمال وقوع بیشتری دارد. عوامل محرک بسیاری مانند مشکلات ارتباطی، نیتی جنسی، مشکلات مالی و یا ناباروری یکی از زوجین و یا حتی مشکلاتی که پیرامون مسایل و مشکلات فرزندان خانواده ایجاد می شود می تواند یک زوج را به سوی جدایی سوق دهد. لذا اگر یکی از زوجین با فرد دیگری که علاقمند به هم هستند ساعات خوش، خالی از تنش و استرس و اوقات فراغت خوبی را سپری کند در حالیکه زندگی با همسرش مانند جهنم باشد احتمال خیانت بسیار بالاست.
هیچ روش روشنی برای شناسایی وقوع خیانت در یک رابطه وجود ندارد، چون عمدتا شاهدان عینی وجود ندارد و عمدتا این روابط بسیار دقیق و حساب شده شکل می گیرد. علائم خیانت و یا هر چیز دیگر بسته به شرایط و موقعیت های مختلف ممکن است بد تعبیر شوند.
علائم مشترکی که هنگام وقوع خیانت بروز می کند عبارتند از:
-رفتار تدافعی فرد هنگامی که از او سوال شود.
-تغییر در عادت ها مانند لباس پوشیدن، ساعات کاری، هزینه های مالی و .
-پریشانی و حواس پرتی یا بی قراری و دلتنگی
-جر و بحث درباره چیزهای بدیهی و یا غیرمعمول
-کاهش میل جنسی
ذکر این نکته ضروری است که همیشه به یادتان باشد که هر یک از این علائم به تنهایی ممکن است هیچ ارتباطی به خیانت نداشته باشد.در جامعه امروز خبرهایی که در آن خیانت زوجین حادثه ساز شده است ،آنقدر کم نیستند که نادیده شان گرفته شوند.
این خبرها مواردی است که تنش های خانواده های امروز را نشان می دهد و خیانت زمانی تلخ تر می شود که با قتل و اسید پاشی همراه شود.
روزگاری ازدواج تقدس داشت و درکنار خانواده حضور داشتن و به موقع به منزل مراجعت کردن مبنا و معنای خاصی داشت و کسی نمی توانست از این امر تخطی کند چرا که مجازات آن طرد شدن از سوی خانواده بود. اما امروزه همه دیر آمدنها با ترافیک وحجم کاری بیش از حد توجیه می شود. امروز مردان معتقدند اگر چند شغله نباشند از پس زندگی بر نمی آیند و ن می گویند اگر شاغل نباشند درآمدشان کفاف زندگی را نمی دهد، پس گاهی و برای برخی افراد حضور در خانه به ساعات کوتاهی ختم می شود و حضور در اجتماع رنگ و بوی زندگی اصلی را می گیرد.
در واقع دگرگونیهای عمده ای در الگوهای زندگی امروز ایجاد شده است. درصد بالایی از ن شاغل هستند و نسبتهای قابل توجهی از جمعیت یا در خانواده های تک سرپرست یا در درون خانواده های ناتنی زندگی می کنند. طلاق امروز مربوط به تغییرات گسترده ایست که در بطن جامعه بوجود آمده است. امروزه خیانت زوجین به یکدیگر آمار طلاق و قتل را افزایش داده است.گاهی خیانت خود را با طلاق عاطفی که بیانگر رابطه شویی است، نشان می دهد و ایجاد تنش هایی که گاه راه را برای طلاق هموار می کنند.
در جامعه امروز خبرهایی که در آن خیانت زوجین حادثه ساز شده است ،آنقدر کم نیستند که نادیده شان گرفته شوند. وقتی زن میانسالی بعد از چندین سال زندگی مشترك به دلیل اینکه شوهرش در سن 60 سالگی بیشتر از سن و سالش به خودش رسیدگی میكند و مدام با تلفن همراهش پیامك، ارسال میكند، احساس می کند پای خیانتی در میان است یا در داداگاه خانواده زنی از سفر های مجردی همسرش می گوید و از ازدواج پنج ساله ای که با تماس های مشکوک همسرش با خانمی پای او را به دادگاه باز کرده و طعم شیرین زندگی را تغییر داده است. این خبرها مواردی است که تنش های خانواده های امروز را نشان می دهد و خیانت زمانی تلخ تر می شود که با قتل و اسید پاشی همراه شود.
به رغم تصور بسیاری از همسران، بروز خیانت در زندگی مشترک، به معنای رسیدن به بنبست نیست، هنوز میتوان ازدواج را از نابودی نجات داد.
شاید خیلی از افرادی که با موضوع خیانت همسر مواجه میشوند، تصور کنند بخشیدن همسر خطاکار ، خود خطایی بزرگتر است که تنها باعث میشود همسرشان به خودش اجازه دهد تا این خطا را بیشتر انجام دهد. در اینکه عدهای افراد وجود دارند که واقعا به دنبال سوء استفاده هستند، شکی نیست اما این قانون در مورد عده زیادی نیز صدق نمیکند. احتمالا افرادی که اصرار به نبخشیدن دارند ، متوجه نیستند که این کار چه آسیب شدیدی را به جسم و البته مهمتر از آن به روح و روان آنها وارد میکند و علاوه بر آن، چطور زندگی آنها را مختل کرده و آنها را کاملاً از هر چه میتواند باعث شادیشان شود ، محروم میکند.
بسیاری از مواقع اصرار بر بخشیدن و برداشتن قدمهای مثبت بیشتر به نفع یک نفر است و آن خود ما هستیم!
پیتمن- یکی از روانشناسانی که سالها روی موضوع خیانت کار کرده است- دلایل این موضوع را در چند دسته تقسیم میکند. آشنایی با این دلایل میتواند به شما در تصمیمگیری درستتر کمک کند. او میگوید علت خیانت همسران معمولا در چهار دسته قابل تقسیمبندی است.
خیانت از نوع تصادفی : منظور این است که گاهی اوقات فرد واقعا قصد عهدشکنی ندارد، برنامهریزی قبلی نیز برای این کار ندارد اما آرام آرام در محیط بیرون از خانه به کسی علاقهمند شده و بعد از مدتی بدون اینکه خودش تصمیم داشته باشد، خود را درگیر رابطهای خارج از ازدواج میبیند. البته خیانتهای تصادفی فقط شامل این یک مورد نمیشود؛ گاهی اوقات دوری همسران از همدیگر یا در دسترس نبودن به خاطر بیماری یا بارداری باعث میشود یکی از همسران به رابطه خارج از ازدواج سوق پیدا کند نکته اصلی در شناسایی این دسته این است که همسری که مرتکب خطا شده است، اصرار دارد که این یک اتفاق بوده و خودش نمیخواسته این طور بشود یا فکرش را نمیکرده که این اتفاق بیفتد. پشیمانی جدی همسر خطا کار بعد از مشخص شدن موضوع و آمادگی برای جبران، نشانه دوم برای شناسایی این دسته است.
علاقه به تنوع در روابط : چیزی که بیشتر در مردان دیده میشود و این دسته افراد قبل از ازدواج هم سابقه دوستی با چندین زن به صورت همزمان را در پروندهشان دارند. معمولا پشیمانی در این دسته زود گذر و ناپایدار است.
خیانتهای عاطفی : در این دسته، افراد معمولا عاشق فرد دیگری شده و ی نیازهای خود را در این فرد میجویند. در این دسته، رابطه عاطفی بسیار پر رنگتر است و کمتر رابطه جنسی با فردی- خارج از ازدواج- دیده میشود. کیفیت رابطه همسران با همدیگر نقشی تعیین کننده در بروز این دسته از خیانتها دارد.
خیانت با اطلاع طرف مقابل: زمانی است که هر دوی همسران اطلاع دارند که یکی از آنها یا حتی هر دوی آنها دست به خیانت زده اما به دلایلی چشم پوشی کرده و اجازه میدهند تا موضوع ادامه پیدا کند به عنوان مثال زمانی که همسر معتاد زنی میداند که همسرش با افراد دیگر رابطه دارد اما به خاطر منافع مادیای که آن روابط به دنبال دارد ، چشم خود را میبندد تا بتواند از این طریق پول خرید مواد خود را تامین کند.
زن، خیلی جوان نبود. اما هنوز سن میانسالیاش هم نرسیده بود. مضطرب، این طرف آن طرف را نگاه میکرد.
زیر تیر چراغ برق خیابان لاله زار، جوراب شلواری توری، رنگ تند لبها، گیسهای پریشان… رنگ دیگری به خود گرفته بود.
دوره و زمونهای نبود که معترضش بشوند…
حاج مرشد!
جانم آقا سید؟
آنجا را میبینی؟ آن خانم…
حاجی که انگار تازه حواسش جمع آن طرف خیابان شده بود، زود سرش را انداخت پایین.
استغفرالله ربی و اتوبالیه…
چراغهای مسجد دسته دسته روشن میشوند. الحمدلله، ده شب مجلس با آبروداری برگزار شد.
آقا سید مهدی که از پلههای منبر پایین میآید، حاج شمسالدین ـ بانی مجلس ـ هم کم کم از میان جمعیت راه باز میکند تا برسد بهش.
جمعیت هم همینطور که سلام میکنند راه باز میکنند تا دم در مسجد.
وقت خداحافظی، حاجی دست می کند جیب کتش…
آقا سید، ناقابل، اجرتون با صاحب اصلی محفل…
دست شما درد نکند، بزرگوار!
سید پاکت را بدون اینکه حساب کتاب کند، میگذار پر قبایش. مدتها بود که دخل را سپرده بود دست دیگری!
آقا سید، حاج مرشد شما رو تا دم در منزل همراهی میکنن…
حاج مرشد، پیرمرد ۵۰ ، ۶۰ ساله، لبخندن نزدیک میشود. التماس دعای حاج شمس و راهی راه…
*زن، خیلی جوان نبود. اما هنوز سن میانسالیاش هم نرسیده بود. مضطرب، این طرف آن طرف را نگاه میکرد.
زیر تیر چراغ برق خیابان لاله زار، جوراب شلواری توری، رنگ تند لبها، گیسهای پریشان… رنگ دیگری به خود گرفته بود.
دوره و زمونهای نبود که معترضش بشوند…
*
حاج مرشد!
جانم آقا سید؟
آنجا را میبینی؟ آن خانم…
حاجی که انگار تازه حواسش جمع آن طرف خیابان شده بود، زود سرش را انداخت پایین.
استغفرالله ربی و اتوبالیه…
سید انگار فکرش جای دیگری است…
حاجی، برو صدایش کن بیاید اینجا.
حاج مرشد انگار که درست نشنیده باشد، تند به سیدمهدی نگاه میکند:
حاج آقا، یعنی قباحت نداره؟! من پیرمرد و شمای سید اولاد پیغمبر! این وقت شب… یکی ببیند نمیگوید اینها با این چه کار دارند؟
درباره این سایت